مهزيار در حال رنده کردن عزيزم خودتو خسته نکن فداى دستات بشه عمه
اشتباهات لفظى مهزيار
مهزيار جان قربون حرف زدنت بشم عزيزکم که تمامى کلماتو اشتباه و برعکس ميگى کلماتى که مهزيار اشتباه ميگه: من شفتم: من رفتم مينه مينه:سيب زمينى مانى:ماکارانى دخ: چرخ خاله زنى: خاله زهرا اقا کا: اقا کاظم بيژ بيژه تن تن ميگژه: ماشين لباس شويى تند تند ميچرخه اهام: رهام دايى حسين: يا حسين واينکه مهزيار شعر گنجشکک اشى مشى و بارون مياد چر چر و يه توپ دارم قل قليه و عمو زنجير باف ببعى ميگه بع بع رو بلده بخونه تازه شيرين زبون عمه تا 4 تا اماماشم بلده بگه
بهار زندگى
سلام عشق عمه نفساى عمه مهزيار جونم خدا به ما نظر لطف کرد که يه پسر خوب و دانا به ما داد از خداى متعال بسيار سپاس گذاريم جون دلم وقتى تو اومدى به خونه گرما و طراوت و تازگى دادى عزيز شيرين زبونم به قول بابايى شيرين تر از عسل